شب های لیلة القدر
-
در این مقاله که برگرفته شده از کتاب افق وحی می باشد به بررسی عدم تنافی علم ائمه علیهم السلام به زمان و مکان شهادت خود با مفاد آیه”ولاتلقو بأيديكم الي التهلكة” از نقطه نظر شرعی و عقلی پرداخته شده است.
-
از آنجا که امام علیه السّلام و غیر او از اولیای الهی دارای علم به وقایع و حوادث آیندهاند و علم حجیّت ذاتی داشته و عالم به آن موظّف و مکلّف به متابعت آن میباشد، چرا و به چه دلیل و ملاحظهای آنان به این علم ترتیب اثر نمیدادند و خود را از وقوع حوادثی که برایشان خطری ایجاد مینمود محفوظ نمیداشتهاند؟ و مگر آیه شریفه نمیفرماید”ولاتلقو بأيديكم الي التهلكة” 1«با دست خویش خود را به هلاکت میندازید.»
-
چرا با وجود اخبار أمیرالمؤمنین علیه السّلام از واقعه شب نوزدهم و شهادت خود به دست ابن ملجم اقدامی در جلوگیری از این واقعه ننمودند و چرا در آن شب به مسجد برای اداء نماز رفتند؟2
-
و چرا امام حسن مجتبی علیه السّلام با وجود علم و اطّلاع بر نیّت پلید جعده عیال خود و وجود سمّ در شیر از آن احتراز نکردند؟3 و چرا سیّدالشّهداء علیه السّلام با وجود اخبار از وقایع عاشوراء که حتّی تا شب آخر این خبرها و بیان وقایع ادامه داشت درصدد جلوگیری از آن برنیامدند و آن فجایع و مصائب اتفاق افتاد؟4
-
و چرا امام رضا علیه السّلام با اطّلاع قبلی از نیّت مأمون و حتّی اخبار آن به بعضی از موالیان خود اقدام به خوردن آن انگور زهرآلود نمودند.5 و همینطور این سؤالات نسبت به اولیای الهی و عرفاء باللَه نیز وارد خواهد بود. حال جمع بین این دو مسأله چگونه است، و چگونه با وجود حجیّت و الزام قطع بر متابعت، انسان میتواند علم و قطع خود را نادیده بگیرد و توجّهی بدان ننماید و امور خود را به دست تقدیر بسپارد؟
-
پاسخ این سؤال این است که ما در حجیّت قطع و علم بحث و اشکالی نداریم و به طور کلّی مسأله حجیّت علم و قطع یک مسأله عقلی و برهانی است و قضایای عقلیّه قابل استثناء نمیباشند در هر جا و هر زمان، زیرا حقیقت علم کشف از واقع است و واقع در ظروف مختلف و شرائط گوناگون که تغییر نمیکند آنچه که بر حسب شرائط و مقارنات دستخوش تحوّل و تغیّر میشود امور اعتباری و استحسانات عرفیّه و ملاکات شرعیّه است که دائماً در حال تحوّلاند. چنانچه ملاک در حرمت شرب خمر وجود فساد و افساد در شرائط و ظروف عادی است امّا در صورت تبدّل شرائط و احتمال خطر مرگ آن ملاک جای خود را به مراعات نفس و حفظ آن از هلاکت در شریعت میدهد و ملاک متأخّر موجب رفع حرمت و اباحۀ شرب بلکه وجوب آن میشود.