منظور پروردگار از روزی که دین را کامل کرد از نظر علامه طهرانی
در سوره مائده، آیه 3، پروردگار میفرماید:«الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً؛ امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.»
اما منظور از کلمه «الیوم» در این آیه چه روزی است؟ در این مقاله ما با توجه به مطالبی که در کتاب امام شناسی اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی آمده است، سعی میکنیم این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار داده و پاسخ روشن و مستدلی برای آن بیابیم.
معرفی کتاب امام شناسی از علامه طهرانی
مجموعۀ «امام شناسی» از آثار نفیسِ علامه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی بوده که از آنجایی که مسئله امامت و ولایت از مهمترین مسائل حیاتی است و با شناخت آن تمام استعدادهای انسان، در مسیر کمال، رشد و نموّ خواهد کرد، علامه طهرانی به تألیف چنین اثر گرانسنگی در 18 جلد پرداخت و در قالبِ بحثهای تفسیری، فلسفی، عرفانی، روایی، تاریخی و اجتماعی دربارۀ امامت و ولایت به طور کلی؛ و امامت و ولایتِ امیرالمؤمنین و ائمۀ معصومین به طور جزئی، و همچنین نقد و بررسی آراء اهل سنّت، به بحثهای استدلالی و علمی، و ابحاث حلّی و نقدی پرداختهاند.
یکی از بحثهای مهمی که در جلد 8 کتاب «امام شناسی» به آن پرداخته شده، آیه اکمال است که در ادامه به آن میپردازیم.
بررسی آیه اکمال در کتاب امام شناسی
روزى كه ظرف براى یأس كافران، و براى إكمال دین و إتمام نعمت مؤمنان است نمىتواند غیر از روز غدیر باشد. و این استفاده و بحث از خود آیه شد، بدون ضمّ و ضمیمه روایات. فعلیهذا گفتیم: آن روایاتى كه از عامّه وارد شده است و غالباً سندش به غُمَر مىرسد كه مراد از ﴿الْيَوْمَ﴾ روز عرفه است، چون مضمونش مخالف كتاب است فى حدّ نفسها از درجه اعتبار ساقط است. و ذكر بخارى و مُسلم آن روایات را در صحاح خود دلیل به صحّت آنها نمىشود، همچنانكه گفتیم كه بخارى و مُسلم اصولًا داستان غدیر را ذكر نكردهاند. و این دو نفر در عدم ذكر متفرّد مىباشند. و از اینجا مىتوان مقدار ارزش و وزن این دو كتاب را به دست آورد كه: چگونه با آنكه داستان غدیر از مسلَّمیات بلكه از ضروریات إسلام و بلكه از ضروریات تاریخ است اینها در كتب خود نیاوردهاند. فَتَأمَّلْ جَیداً. و سپس تأمّل كن در علّت اعتبار خصوص این دو كتاب در نزد علماء عامّه كه در دوران خلافت بنى العبّاس و پس از آن، بر اریكه حكم و فتوى و تفسیر و حدیث نشستهاند. از همه این بحثها گذشته، احادیث وارده در نزول آیه: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾ درباره ولایت أمیرالمؤمنین كه از طریق شیعه و عامّه از بیست حدیث متجاوز است مرتبط است به آنچه در شأن نزول آیه تبلیغ وارد شده است: ﴿يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ﴾. و آن روایات نیز از طریق شیعه و عامّه، از بیست و پنج حدیث تجاوز مىكند. و تمامى این دو دسته از روایات مربوط است به حدیث غدیر: مَن کنتُ مَوْلاهُ فَعَلِى مَوْلاهُ. و همان طور كه دانستیم: حدیث غدیر حدیث متواتر بلكه ما فوق متواترى است كه جماعت كثیرى از صحابه كه تعدادشان بالغ بر یكصد و ده نفر مىشود، از خود رسول خدا صلّى اللَه علیه و آله و سلّم روایت كردهاند. و علاوه بر جمیع علماءِ شیعه، جمع كثیرى از علماءِ عامّه اعتراف و تصریح به تواتر آن نمودهاند. و همگى بر این اتّفاق دارند كه: واقعه غدیر در مراجعت رسول خدا صلّى اللَه علیه و آله و سلّم از مكّه به سوى مدینه بود، و نُه روز بعد از روز عرفه بود. و این ولایت مانند تَوَلّى و تَبَرّى كه بر وجوب آن قرآن كریم در بسیارى از آیات تنصیص نموده است فریضهاى از فرائض الهى است، و جایز نیست كه وجوبش و تشریعش بعد از آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾ بوده باشد. فعلیهذا آیه إکمَال حتماً بعد از تشریع ولایت نازل شده است، و نمىتواند روز عرفه باشد. و بدین جهت نیز روایاتى كه منافى نزول آن در روز غدیر است خود به خود بواسطه مخالفت مضمون آن با كتاب از درجه اعتبار ساقط مىشود.