عمره ماه رجب: بهترین عمره از نظر ائمه
در کتاب رساله عمره مفرده اثر آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی، در مورد عمره در ماه رجب آمده است که:
مطلب دیگر اینکه ائمه علیهم السّلام در روایات برای استحباب عمره مراتبی قرار دادهاند.
روایت اول از زراره از امام باقر علیه السّلام نقل شده است:
عن زرارةَ، عن أبی جعفرٍ علیه السّلام، أنّه قال له: «ما أفضلُ ما حَجَّ النّاسُ؟» قال: «عمرةٌ فی رجبٍ و حَجَّةٌ مفردةٌ فی عامها.»
«زراره از امام باقر علیه السّلام پرسید:” بهترین حجی که مردم انجام می دهند کدام است؟ “ حضرت فرمودند: ”عمره در ماه رجب و حج در وقت خودش.»”
روایت دوم نیز از زراره است که برتری عمرۀ رجب را از امام صادق علیه السّلام نقل می کند:
و أفضلُ العمرةِ عمرةُ رجبٍ؛ «عمرۀ ماه رجب بهترین عمره است.»
روایت سوم نیز از امام صادق علیه السّلام بهنقل از معاویةبنعمار است:
أنّهُ سُئِل: ”أیُّ العُمرةِ أفضلُ: عمرةٌ فی رجبٍ أو عمرةٌ فی شهرِ رمضانَ؟“ فقالَ: ”لا، بل عمرةٌ فی رجبٍ أفضلُ.“
«از حضرت سؤال شد که بین عمرۀ رجب و رمضان کدام بهتر است؟ حضرت فرمودند: ”عمرۀ رجب فضیلت بیشتری دارد.“»
حضرت در اینجا فضیلت عمرۀ غیررجب را نفی نمی کنند؛ بلکه می فرمایند شخصی که درصدد انجام عمره است، اگر می تواند سفر خود را در رجب بیندازد و عمرۀ رجبیه انجام دهد که اصلاً ثواب حج دارد!1 بنابراین در عین افضل بودن عمرۀ ماه رجب، عمرۀ ماه مبارک رمضان و شعبان نیز فضیلت خود را دارند.
از این روایات معلوم میشود که ائمه علیهم السّلام در مراتب فضل و استحباب عمره، بیان و دلیل داشتهاند. بناءًعلیهذا، اگر این مطلب که میگویند «امام علیه السّلام در اینجا صرفاً در مقام تشریع عمره است و استحباب کلی عمره بهجای خود محفوظ است» صحیح بود، چرا حتی یک روایت هم نقل نشده است که فرموده باشند: لکلِّ شهرٍ عمرةٌ و إن استطعتَ أن تعتمرَ ثانیًا فاعتَمِر؟!
افراد متعددی روایت مختلفی را از ائمه علیهم السّلام نقل کردهاند، این روایات اگرچه ممکن است به حدّ تواتر نرسیده باشند، اما بالأخره مستفیضه هستند، نه خبر واحد. ولی در هیچکدام از آنها نفرمودهاند که «برای واردِ به مکه در هر ماه یک عمرۀ مفرده بهنحو وجوب تشریع شده است، اما اگر فردی در مکه بماند، میتواند بعد از ده روز عمرۀ دیگری را انجام دهد»؛ درحالیکه نوددرصد افرادی که سابقاً وارد مکه میشدند، قطعاً بیش از ده روز در آنجا میماندهاند و میتوانستهاند عمرۀ دوم را از مسجد تنعیم بهجا آورند.
اینکه از ائمه علیهم السّلام در مقام بیان، حتی یک روایت هم در دست نیست که فرموده باشند مستحب است که بیش از یک عمره در ماه انجام دهید، دلیل بر این است که تشریع عمره در هر ماه فقط یک مرتبه بوده است و بیش از آن مورد رضای شارع نیست.
از زمان امیرالمؤمنین تا زمان امام رضا علیهما السّلام، تعابیر: «فی کلِّ شهرٍ عمرةٌ» و «لکلِّ شهرٍ عمرةٌ» تکرار شده است و تنها در روایت علیّبنابیحمزه وقتی از حضرت سؤال میکند که آیا کمتر از یک ماه امکان دارد، حضرت میفرمایند: «فی کلِّ عشَرةِ أیّامٍ عمرةٌ»؛ بنابراین مشخص میشود که قطعاً «فی کلِّ عشَرةِ أیّامٍ عمرةٌ» منظور شارع نیست.
توجیه مسئله فقط و فقط به این است که شارع ارفاقاً از باب حسن فاعلی ـ و نه حسن فعلی ـ تکرار در هر ده روز را تجویز فرموده و در اینجا حالت اشتیاق مؤمن را محترم شمرده است، نه اینکه مشوّق او باشد. شارع «لکلِّ شهرٍ عمرةٌ» را تشویق و تثبیت و بیان کرده است.
با روشن شدن این مطلب متوجه میشویم که اگر صحت روایت علیّبن ابیحمزه را نپذیریم، روایات «لکلِّ شهرٍ عمرةٌ» بلامعارض باقی میماند؛ زیرا روایت علیّبنابیحمزه از این جهت که آیا در زمان انحراف او بوده یا در زمان وثاقت و انقیادش، مردّد و مشکوک است و دیگر نمیتواند مورد تأیید قرار بگیرد. آیا روایت کسی که هر دروغی را به امام علیه السّلام نسبت دهد، قابل پذیرش است؟!
اما اگر این روایت را حمل بر صحت کنیم و آن را موثق بدانیم، بازهم دلالت ندارد که «فی کلِّ عشَرةِ أیّامٍ عمرةٌ» از ناحیۀ شارع تکلیف شده است و فقط جنبۀ حسن فاعلی دارد.
با توجه به ادلۀ گذشته، تنها فتوای منحصری که در استنباط این حکم برای مجتهد باقی میماند، فتوا به وجوب یا استحباب عمرۀ مفرده در هر ماه است و لاغیر؛ فتوای به وجوب درصورتیکه مکلف بخواهد از خارجِ مکه وارد شود و فتوای به استحباب درصورتیکه عمره را انجام داده باشد و هنوز از مکه خارج نشده ماه بعد فرا برسد و یک عمره هم به قصد ماه بعد بهجا آورد.