اعمال روز غدیر
مقاله پیش رو گزیده ایست از فرمایشات مرحوم حضرت علامه آیت اللَه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی در ارتباط با اعمال وارده در روز عید غدیر خم و ثواب فراوان آنها که در مجلد نهم امام شناسی مکتوب داشته اند.
عظمت روز غدیر، و ثواب روزه در آن عید
و شیخ طوسی در مصباح المتهجد از داودبن کثیررقی، از ابی هارون: عماربن حریز عبدی روایت کرده است که گفت: وارد شدم در روز هجدهم از ماه ذوالحجه بر حضرت صادق و آن حضرت روزه بود، فلهذا به من گفت: هَذَا یوْمٌ عَظِیمٌ عَظَّمَ اللَه حُرْمَتَهُ عَلَی الْمُومِنینَ وَ اَکمَلَ لَهُمْ فِیهِ الدِّینَ وَ تَمَّمَ عَلَیهِمُ النِّعْمَهَ وَ جَدَّدَ لَهُمْ مَا اخَذَ عَلَیهِمْ مِنَ الْعَهْدِ وَ الْمِیثَاقِ.
«این روز عظیمی است که خداوند احترامش را بزرگ شمرده است بر مومنین و دین را برای آنها کامل کرده است و نعمت را بر آنان تمام کرده و آن عهد و پیمانی را که از آنها گرفته است، در این روز تجدید کرده است.»
درآن مجلس از آن حضرت پرسیده شد: ثواب روزه در این روز چیست ؟
حضرت فرمود: یوْمُ عِیدٍ وَ فَرَحٍ وَ سُرُورٍ، وَ یوْمُ صَوْمٍ شُکراً للهِ «روز عید و سرور و شادمانی و روز روزه گرفتن است به شکرانه آن برای خداوند» و روزه در این روز، معادل شصت ماه روزه از ماههای حرام است.
و هرکس دو رکعت نماز بخواند در این روز، هروقت بخواهد، و افضل آن نزدیک زوال و ظهر است و این ساعت – همان موقعی است که امیرالمومنین در غدیر خم، امام و پیشوای مردم باشد و این به جهت آن بود که در آن ساعت نزدیک به منزل بودند ـ پس هرکس نماز بگذارد در این وقت دو رکعت و پس از آن سجده کند و صدمرتبه شکراً لله بگوید و به دنبال آن، دعائی را که خواهد آمد بخواند1 بعد از آنکه سر از سجده برداشت و سپس سجده کند و صدبار حمد خدا را بجای آورد و شکر خدا را بجای آورد و این حمد و شکر را در سجده انجام دهد، کسی که این اعمال را انجام دهد، مانند کسی است که در روز غدیر حاضر بوده و با رسول خدا بر ولایت امیرالمومنین بیعت کرده است و مقام و درجه او مثل کسی است که از صادقین بوده باشد، آنانکه در موالات مولایشان، با خدا و رسول او به صدق رفتار کردند در آن روز غدیر و مثل کسی است که با رسول خدا و با امیرالمومنین و با حسن و حسین، به مقام شهادت رسیده است و مثل کسی است که در چادر و خیمه حضرت قائم از نجباء و نقباء بوده و در تحت لوای آن حضرت باشد.2
-
حضرت علامه طهرانی می فرمودند:
-
بايد فرزندان را به هر طريق كه امكان دارد در أوان سنّ بلوغ به حجّ برد تا روح پاك و نفس غير آلوده ايشان آن حقائق را در خود بگيرد و چون مغناطيس جذب نمايد ، و از اين سال تا آخر عمر پيوسته ذهنشان روي آن مطالب كار كند و رفته رفته آن مأخوذات را آفتابي كند و به فعليّت برساند ؛ گر چه مستلزم زحمتي باشد و يا مستلزم فروش بعضي از أثاثيه و متاعالبيت باشد ، اينها ابداً اهمّيّتي ندارد ؛ سپس بدست بيايد يا نيايد مهمّ نيست . مهمّ زيارت اين نفوس قابله و مستعدّه و به گناه و كثرات آلوده نشده است كه موجب تثبيت ايمان و طهارت و تقوي تا آخر عمرشان ميگردد . وانسان نبايد منتظر وجوب شرعي باشد كه امروزه بعد اللتيّا و الّتي در اواسط عمر ، و يا در قديم الأيّام غالباً در اواخر عمر صورت ميگرفت ؛ و در آن صورت استفاده نفس انساني از حجّ و آثار پديد آمده از آن ، همان بقيّه عمر او ميباشد كه چه بسيار اندك بوده است . امّا در سنّ بلوغ آثار حجّ از اولين منزل تكليف و تشرّف به خطاب ربوبي تا آخر عمر خواهد بود . و لهذا دائماً و پيوسته و بطور مداوم روح را نشاط ميبخشد و جان را به ايمان و ايقان زنده نگه ميدارد .
-
گرچه خود حقير تا سنّ سي و سه سالگي برايم اين توفيق حاصل نشد ، امّا براي اين دو فرزند ، و دو پسر ديگر نيز سعي شد در اولين وهله امكان پس از بلوغ صورت گيرد .